پرنیانی در ولایت افق

لبیک یاخامنه ای,لبیک یاحسین است,ماباولایت زنده ایم,تازنده ایم رزمنده ایم

پرنیانی در ولایت افق

لبیک یاخامنه ای,لبیک یاحسین است,ماباولایت زنده ایم,تازنده ایم رزمنده ایم

دوستداران وعاشقان حضرت ابوالفضل العباس

حسن ایزدی | پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ | ۰ نظر

دوستاران و عاشقان حضرت اباالفضل العباس حتما مطالعه کنند:


یک ارمنی می گوید: شب تاسوعا قبل از انقلاب، بیماری سختی داشتم. در یکی از بیمارستانهای تهران بستری بودم. می دانستم که امشب شب تاسوعاست و می دانستم که شیعیان امشب بیدارند. یکی از پرستاران که از شیعیان بود آمد به ما دارو بدهد. دیدم شیشه شراب را گذاشته است که عیش و نوش کند. گفتم: من که ارمنی ام و احترام به حضرت عباس به ما جایز نیست. شما که شیعه اید، چرا احترام آقایتان را نگه نمى دارید؟ اینم برگشت و گفت : به تو چه؟!

آن ارمنی می گوید: من امر به معروف کردم. پتو کشیدم و زیر پتو گریه کردم و گفتم : یا ابوالفضل؛ من به تو اعتقاد ندارم. اما در این شب ها احترام تو را نگه میدارم. نیمه های شب دید که یک دستی به او میزند. به او گفت: در مقابل شیعه بی ادب من ، تو از من دفاع کردی. تو را شفا می دهم.

آن ارمنی داستان را تعریف می کند و یک حرفی به شیعه ها زد و گفت: 

ما اعتقاد نداشتیم. من یک شب به زبان در مقابل شیعه اش دفاع کردم. آقایتان آنقدر با محبت است!! خاک بر سر شما کنم که اباالفضل دارید و این همه مشکلات دارید!!!!


نقل داستان توسط:

جانباز شهید دکتر محمود رفیعی. استاد دانشگاه علامه طباطبایی

  • حسن ایزدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی