تصورش هن دردناک است,جانباز شهید داوودموسوی هم درمنی به جمع شهداپیوست
"تصورش هم دردناک است. هر دو پایت مصنوعى باشند و در آن هجوم هزاران آدم وحشت زده و هراسان که هر کس در تکاپوى فرار از مهلکه مرگ، آن دیگرى را به زیر مى کشد و از رویش مى گذرد گرفتار شده باشى. حتما هر دو پاى مصنوعى اش شکسته شده بودند و لابلاى جمعیت ترس خورده گم شده بودند. پاهایش از زیر زانو قطع شده بودند و حالا او بر زمین افتاده و در میان انبوهى که هر کس به فکر جان خویش است گرفتار آمده بود.
درد من این است که داود، که هرگز از پا نیفتاده بود، زیر دست و پا افتاده بود و نمى توانست کمر راست کند و از مهلکه خارج شود. این همان داودى بود که در سالهاى جنگ وقتى به زحمت هجده سالش بود پایش بر روى مین مى رود اما اجازه نمى دهد دوستانش براى کمک به او وارد میدان مین بشوند. نگران بود کسى دیگر آسیب ببیند که فریاد مى زِد نیایید، خودم مى آیم. ایستاد و با یک پا حرکت کرد و هنوز چند قدمى برنداشته بود که مین دیگرى و انفجار دیگرى و پاى دیگرش. حرکت و خیز بچه ها را که دید صدا بلند کرد که گفتم که مى آیم، کسى نیاید. سینه خیز از میدان مین خارج شد. دردناک نیست که همین داود که با دو پاى قطع شده و خونین از پا نیفتاده بود حالا بدون پاهاى مصنوعى اش زیر انبوه جمعیت افتاده باشد و نتواند بلند شود؟
داود موسوى، تخریبچى اردوگاه شهداى تخریب، در فاجعه منا جان داد و همه دوستانش را عزادار رفتنش کرد."
😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
- ۹۴/۰۷/۰۵